بررسی رویکرد تحلیلی سازمان‌های بین‌المللی در زمینه به‌زمام‌داری در نظام حقوق بین‌الملل

قوت بنیادین یا ضعف ساختاری

نویسندگان

  • علی‌اصغر مدبر دانش‌کده حقوق و علوم سیاسی، دانش‌گاه هرات، هرات، افغانستان

DOI::

https://doi.org/10.61438/bsrqj.v1i1.60

کلمات کلیدی:

ارزش‌ها, به¬زمام¬داری, پاسخگویی, حقوق بین‌الملل, قانونیت, شفافیت

چکیده

به‌زمام­داری اشاره به نهادها، فرآیندها و میثاق‌های دارد که منابع به وسیله آن‌ها بیان و قدرت اعمال می‌شوند. به زمام­داری یک اصل مستقل و قائم به ارزش خویش نیست، بلکه بر اصول و ارزش‌های دیگری همچون قانونیت، پاسخگویی و شفافیت استوار است؛ آنچه دغدغه دکترین به‌زمام­داری را بر ملا ساخته است در خصوص تحقق به‌­زمام­داری در عرصه حقوق بین‌الملل نیست؛ بلکه در زمینه چگونگی عملیاتی شدن آن است که موانع و چالش‌های (ساختاری و ارزشی) آن را متبارز ساخته است. موانع متذکره به دان دلیل است که در عرصة حقوق بین‌الملل، هنوز هم ارزش‌ها مبتنی بر حاکمیت و صلاحیت ملی کشورها استوار است. این ارزش‌ها در بسیاری از مواقع، مانع پیاده شدن مؤلفه‌های به‌زمام­داری می‌شوند. نگارنده با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی به این نتیجه می‌رسد، اینکه نظریه به­‌زمام­داری در سازمان‌های بین‌المللی و حقوق بین‌الملل به شکلی از اشکال مورد شناسایی قرار گرفته است؛ اما به معنی واقعی و حقیقی آن تبیین نشده است. بر این اساس اندیشه به‌زمام­داری تلاش می‌نماید تا در عرصه حقوق بین‌الملل ارزش‌های همچون قانونیت، نظارت و پاسخگویی و شفافیت را زیر یک چتر قرار داده است تا ظرفیت‌های هریک از آن‌ها برای رفع موانع دیگری استفاده نمائید. تقویت هر یک از این مؤلفه‌ها در حوزه حقوق بین‌الملل می‌تواند موجب تقویت مؤلفه‌های دیگر در عرصه به‌­زمام­داری گردد.

مراجع

Bigzadeh, E. (2018). Law of international organizations. (2nd ed.). Tehran: Nashr.

David, H. (2009). Formation of the modern state. (A. Mokhber, Trans.). Tehran: Agah Publishing.

Dehghan, S. (2014). Examination of state competence in international law. (Doctoral dissertation). Shahid Beheshti University.

Ebrahimi Nezhad, M. (2001). International financial and monetary organizations. Tehran: Samt Publishing.

Falsafi, H. (2014). Eternal peace and the rule of law. (2nd ed.). Tehran: Nashr.

Hilpold, P. (2002). EU, Development at a Crossroads: The Cotonou Agreement of 23 June 2000 and The principle of good Governance. European Foreign Review, 7, 53.

Jean-Jacques, K. (1994). Political masterpieces, from Machiavelli to Hitler. (L. Sazegar, Trans.). Tehran: Markaz-e Daneshgahi Publishing.

Madbar, A. A. (2016). Examination of the rule of law in the light of international law documents. (Doctoral dissertation). Shahid Beheshti University.

Madbar, A. A. (2021). On governance in international law. Andisheh Journal, 2(1).

Midery, A., & Khairkhah, J. (2004). Good governance: The foundation of development. Tehran: Majlis Research.

Plumptere, T., & Graham, J. (1999, December 3). Governance and Good Governance: International, and Aboriginal perspective. Institute on Governance.

Weiss, T. G. (2000). Governance, Good governance and global governance: Conceptual and actual challenges. Third World Quarterly, 21(5).

Zarei, M. H. (2008). Rule of law and democracy: Compatibility or conflict. Legal Research, 48.

Downloads

چاپ شده

2024-01-01

ارجاع به مقاله

مدبر ع. (2024). بررسی رویکرد تحلیلی سازمان‌های بین‌المللی در زمینه به‌زمام‌داری در نظام حقوق بین‌الملل: قوت بنیادین یا ضعف ساختاری. فصلنامه علمی - تحقیقی بهارستان, 1(1), 119–133. https://doi.org/10.61438/bsrqj.v1i1.60

Similar Articles

1 2 > >> 

You may also start an advanced similarity search for this article.